گاهـــی…

گاهــــــــی
ﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ
ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ
ﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ ،
ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢ
ﺟـﺎﻡ ﺧﺎﻟﯿـﻪ ، ﯾﺎ ﻧـﻪ !؟

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۵ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۷ دیدگاه

دلــــــــــــــم…

ایــن روزهـــا
همــه بــه مــن دلـتــنـــگــی هــدیــه مـی دهنــد
لطفـــا آتــش بــس اعــلام کــنید!
بــه خـــدا تمــــامـ شــد
دلـــــــــــم…!

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۵ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۵ دیدگاه

میخواهمت…

میخواهمتــــــــــــــــــــ…

ولــــی…

دوری…

خیلی خیلی دور

نه دستم به دستانـــــــت میرسد

نه چشمانم به نگاهتــــــــــــــــــ

 

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۴ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۱۳ دیدگاه

دروغ…

شیشه نازک احساس مرا دست نزن !

چندشم می شود از لک انگشت دروغ

آن که میگفت که احساس مرا میفهمد…

کو کجا رفت؟که احساس مرا خوب فروخت!!!

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۴ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۱۰ دیدگاه

جاذبه آغوشت…

وقتی مرا بغــــــــل میکنی

چنان جاذبه ی آغوشـــــت

به جاذبه زمین غلبـــــه میکند

که روحم به پــــرواز در می آید…

 

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۴ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۱۸ دیدگاه

بیزارم…

بیزارم از این خواب ها

که هر شب مرا به آغوش تو می آورد

و…

صبح ها با اشک از تو جدایم میکند…

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۴ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۷ دیدگاه

مهربان من…

مهربان من ،

آهنگ حضورت در کنارم آنقدر لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش میکند…

“”تو تنها کسی هستی”” که برای من ارزش فکر کردن را داری!!!

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۲ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۲۴ دیدگاه

سکوت…

همه ی کلمات با آنچه میان من و توست بیگانه اند…

و من هیچ کلمه ای را برای گفتگو با تو شایسته تر از سکوت نیافته ام

آیا سخن مرا میشنوی؟؟؟؟

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۲ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۲ دیدگاه