جنگ تن به تن…

درگیر جنگ تن به تنم با تنی که نیست…

دارم شکست میخورم از دشمنی که نیست…

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۸/۱۶ موضوع: جملات عاشقانه, زندگی دیدگاه ها: ۱۲ دیدگاه

۱۲ دیدگاه

  1. sadegh می‌گه:

    جای خالی ات…

    آنقدربزرگ شده است…

    که حتی میشوددرآن زندگی کرد…

  2. من نمیفهم باز
    راز این کار چه بود .
    من چرا باید میرفتم ؟
    من چرا رفتم ؟
    نمی فهمم باز ؟
    چرا هیچ کس یادش نیست !

    آنهمه شروع نشاط ، انهمه عشق !
    چی شد ،
    تو میدانی چی شد ؟

  3. seyyede tahere می‌گه:

    روزهایی که ارزویم با تو بودن، بود
    حالا دارند می گذرند
    ولی بدون تو…

  4. sahel می‌گه:

    از همه ی دنیا میگذرم اما به تو که میرسم اگه یه دنیا هم پشتم باشه نمیتونم ازت بگذرم.

    اینو خودم گفتم.

  5. سینا می‌گه:

    عشق بازان جملگی دیوانه اند
    عشق ها بازیچه اند… عاشقان بازیگران بازی طفلانه اند…..
    عشق کو ؟؟؟ عاشق کجاست؟؟؟ معشوق کیست ‌‌‌‌؟؟؟
    آنکه میمیرد زشوق دیدن امروز ما…آنکه میسوزدزشوق عشق عالم سوز ما
    گربیاید دلبر تازه تری…………. عشق عالم سوز خاموش میشود
    …………..چهره مانیز فراموش میشود

  6. sa#ar می‌گه:

    ka6 bud kenaram , ka6 ruza b aqab bargarde…….

  7. dokhtare aseman می‌گه:

    س عاشق وبتم کلی از وقتمو توش گذروندم عالیه پسر معرکس
    بجون آیناز

  8. dokhtare aseman می‌گه:

    س بابا ایول دمت گرم وبت عالی بود حرف نداشت خلاصه مطلب بگم معرکس

    حالا من ی چیزی گفتم لوس نشو (شوخی)

  9. مریم می‌گه:

    یاد تو ،،

    به سان گرفتن نان تازه ،،

    از تنور گلین ده .. !

    یادی گرم ،،

    با عطر نان ..

  10. مردی شبیه باران می‌گه:

    آره.
    شکست میخوریم چون دل شکسته و تنها ضعیف تر از مرده هاست…

  11. طناز می‌گه:

    خیلی احساس تنهایی می کنم نمی دونم کی نوبت من میرسه…

يک دیدگاه بدهید به