تو آرزوی دیرینه منی
رویای شیرین خوب ماندنی
مشتاق به رویت منم آری
آنقدرکه فقط تویی برزبان جاری
از دست دیگر دارد میرود این عشق
افسوس هنوزم نمی خواهی بیایی
چه سود انتظاری که برای با توبودن بود
همیشه چشمانم منتظر برای تو خیره به دربود
در این آتش هجر دارد میسوزد این جان
ای کاش بمیرم تا که پایان یابد این درد جدایی
دنیا را خیلی بد ساختن:
اونی که دوستت داره تو دوستش نداری….
اونی که تو دوستش داری اون دوستت نداره….
اونی که تو دوستش داری اونم دوستت داره به رسم جاده ها هیچ وقت به هم نمیرسن……
و این قانون ساده ی زندگی تو این دنیا هست…….
نمیدانم چرا سرنوشت مرا این گونه به بازی گرفته…. کاش دمی من او را به بازی میگرفتم….. برایم نقشه ریخته بود دوستش بدارم او هم مرا بیشتر….سپس ما را از هم دور کند
یاد تو از خاطرم کم رنگ نمیشود
حتی اگر شب تمام رنگ های زمین را پنهان کند
lمن که میدان رسیدن به او محاله پس چرا دست به هرکاری برای بدست آوردنش میزنم.
*********************برگشتی اما دلم پیر شد*******************
زندگی چیزی نداد که بخواد بدزده
ALIIIIIIIIIIIIIIIIIIII BOD
تو آرزوی دیرینه منی
رویای شیرین خوب ماندنی
مشتاق به رویت منم آری
آنقدرکه فقط تویی برزبان جاری
از دست دیگر دارد میرود این عشق
افسوس هنوزم نمی خواهی بیایی
چه سود انتظاری که برای با توبودن بود
همیشه چشمانم منتظر برای تو خیره به دربود
در این آتش هجر دارد میسوزد این جان
ای کاش بمیرم تا که پایان یابد این درد جدایی
بچه ها قدر کودکی خود را نمی دانند و
آرزو می کنند که بزرگ شوند.
اما برای چه بزرگ شد وقتی که
عشق بساط خود را پهن کرده تا دل ما را هم
اسیر و معتاد خودش بکند.
ای که مدت هاست با من نیستی من همانم که تو با من زیستی رنجهایم را شنیدی باز هم عاقبت گفتی غریبه کیستی؟
مــرسی
بی نظیر بودن…
رسیدن به او
تنها لحظه ایست
بودنش با تو
یک عمر
در خوشی و ناخوشی
محال ست
گر او نخواهد
دنیا را خیلی بد ساختن:
اونی که دوستت داره تو دوستش نداری….
اونی که تو دوستش داری اون دوستت نداره….
اونی که تو دوستش داری اونم دوستت داره به رسم جاده ها هیچ وقت به هم نمیرسن……
و این قانون ساده ی زندگی تو این دنیا هست…….
واقعاااااا
از بچگی بهمون میگفتن” آغاز کسی باش که پایان تو باشد”، اما بازم واسه کسی عشقو آغاز میکنیم که مجبوریم با تلخی تمومش کنیم.
وقتی زندگی همه چیمو ازم گرفت چرا از سر نوشت نالم
نمیدانم چرا سرنوشت مرا این گونه به بازی گرفته…. کاش دمی من او را به بازی میگرفتم….. برایم نقشه ریخته بود دوستش بدارم او هم مرا بیشتر….سپس ما را از هم دور کند