بی تو گفتم که می توانم زیست
سادگی کردم این میسّر نیست
آن شب تلخ رفتنت تا صبح
چشم آیینه بود و من که گریست
در تو تا شور خنده ها خشکید
در من این رود گریه ها جاری است
پشت پرچین سبز چشمانت
راز آن گریه های مبهم چیست
آن چه از تو برای من مانده است
چشم هایی همیشه بارانی ست
خیلی دوسش دارم خیلی ولی اون ب خاطر مشکلی ک داره میخواد تنهام بزاره نبودنش واسم از جهنم هم بدتره بچه ها براش دعا کنید مشکلش حل شه برگرده پیشم….دوستان از سایت قشنگتون ممنون خیلی قشنگه
هیج لذتی بالاتر از این نیست که وقتی باهاش قهری، نصف شب یهو اس بیاد ازش که: اصلا معلوم هست این وقت ش چرا بغل من خالیه؟!!!!
سلام. اولین بار بود که به این سایت سر زدم خیلی سایت خوبیه. ممنون از زحماتتون….
“قطار می رود…
تو می روی…
تــمام ایستگاه می رود…
و من چقدرساده ام،
که سال های سال…
در انتظار تو…
کنار ایسـتگاه رفته ایستاده ام…
وهمچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام”
قیصر امین پور
من هم یه نفر رو دوست دارم ازش پرسیدم دوستم داری اون گفت :آره ولی ما یه چندماهی بود که همدیگرو ندیده بودیم ولی امشب دیدمش ولی نمیدمنم چرا وقتی دیدمش اصلا خوشحال نشدم. من تصمیم گرفتم فراموشش کنم به نظر شما فراموشش کنم یا نه؟
رها جون من دعا میکنم تا تو زود تر و راحت تر فراموشش کنی عزیزم.
به نظر من اگه احساس میکنی دیگه دوسش نداری ولش کن و فراموشش کن
دوستم ب صدای قلبت گوش کن…
باران برای کسی تکراری نمیشود هروقت بیاید دوستداشتنی است وتو ازجنس بارانی.
مثل همیشه باز بی نظیرهستین هم خودت هم سایتت
تنهایی …..گاهی وقتها تقدیر ما نیست ……ترجیح ماست…!!!!!!!
اینو پشت ماشین آشغالی نوشته بود :
واسه هر آشغالی خودتو کثیف نکن……!!
wo0o0W karet dorose baba
ایووووووووووووووووووول….
عاشق وبلاگتونم