حکایت من…

حکـــــــــــــــــــــایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…

دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…

زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…

گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۵/۰۸ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۱۰ دیدگاه

۱۰ دیدگاه

  1. ‌‌‌‌‌farari می‌گه:

    خیلی جالب بود خوشمان امد

  2. MOHADESE می‌گه:

    VAGHEAN KHOBE MAN 16 SALAME AMA…….

  3. زمستان می‌گه:

    سکوت سرشار از سخنان نگفته است
    وشگفتی های بر زبان نیامده

    زیبا نوشتی عزیز

  4. محمد می‌گه:

    من یک روز عاشق شده بودم ولی پشیمان شده بودم؟ چرا

  5. محمد می‌گه:

    سلام___________زندگی یک اثر هنریست نه یک مساله ریاضی بهش فکر کن و ازش لذت ببر_____________ ای عاشق mohammad.sajirati

  6. فرامرز می‌گه:

    والاترین و قدرتمند ترین قانون زندگی عشق است واگر عشق نداشته باشیم قادر به انجام هیچ کاری نخواهیم بود

  7. e_soo می‌گه:

    خیلی باحال بود البته همه جای سایتتون باحاله موفق باشین

  8. taranom می‌گه:

    خیلی جالب نوشتی واقعا باید بهت افرین گفت

  9. رویا می‌گه:

    خیلی زیبا بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

يک دیدگاه بدهید به