باران…

بـــــــــاران …

بهانــــــــــه ای بود …

که زیر چتــــــــــر من ،

تا انتهای کــــــــــــــــــــــــــوچه بیایــــــــــــی

کـــــــــاش …

نه کــــــــــــــوچه انتهایی داشت …

وَ

نه بــــــــــاران بند می آمــــد…

 

نویسنده: تاریخ: ۱۳۹۱/۰۶/۰۹ موضوع: جملات عاشقانه دیدگاه ها: ۹ دیدگاه

۹ دیدگاه

  1. احسان م زواره eh.mz54@yahoo می‌گه:

    سلام-ممنون که مالب جالب رو نوشتی-حاااااااااااااااال کردم -درضمن تصاویر بسیارررررررررررررررررجالبند احسان دبیرعلوم اجتماعی

  2. باران می‌گه:

    کاش می شد که پریشان تو باشم
    یا نباشم یا که از آن تو باشم
    تو چنان ابر طرب ناک بباری
    همچنان تشنه ی باران تو باشم

    سایتتون سرشار از حسه! سرشار از باران! بهتون تبریک می گم

  3. امیرحسین می‌گه:

    سلام جونم وب خوبی داری بهت تبریک میگم
    اگه تمایل داشته باشی میتونی به بلاگ من هم سر بزنی
    هرچند در مقابل تو قطره ای بیش نیستم

  4. سعید می‌گه:

    یه سر به سایت منم بزن کمک میخوام وبم خراب شده حتما بیا ممنون تبریک وب قشنگی داری

  5. majid می‌گه:

    سلام عالی نوشتی یکیم ازمن
    باران هیچ وقت تکراری نمیشود هروقت بیاید دوست داشتنی است و….
    وتو بارانی

  6. majid می‌گه:

    سلام ببخش باز مزاحم شدم من میخوام تو سایت عضوبشم چیکارکنم اگه میتونی واسم ایمیل بزن ممنون

  7. baran909 می‌گه:

    سلام واقعازیباست همیشه سر میزنم تبریک مگم خیلی جذاب وتکی…….

  8. taranom می‌گه:

    خیلی خوبه

دیدگاه خود را ارسال کنید